های:"]
من الان خونه یکی ازدخاله هام تشریف دارمو قراره تا صب همینجا باشم صب زودم میرم خونه و بعدش هم که راهی مدرسه میشم. فیلم تبدیل شوندگان 1 رو ریخته بودم تو گوشی و میخواستم ببینم که وقت نشد •_•
الان وازلین مخصوص بچه {مال پسر خالمه) زدم به دستام در یه حال بسی خرسندانه هستم چون خعلی خوش بوئه ^^
و الان هم زیر پتوئم و بسی چشم انتظار فردا که به لبتاپ عزیزم برسم*-*
یه رمان هم تا یه جاهایی نوشته بودم ژانر پلیسی درام تصمیم گرفتم اونو اینجا بزارم و بعد سعی کنم گشادیسم رو بزارم کنار و بقیشو بنویسم (~^~)
انشاالله حق تعالی عنایت فرماید و امشب همگی به خواب های خوش فرو روید [؛🎶❤
نظرات (۶)
❀kizuna ❀
جمعه ۵ بهمن ۹۷ , ۱۶:۵۱Miuna chan
۲۷ خرداد ۹۸، ۱۵:۱۹وبتم که معلوم نیست چیکار کردن لعنتیا
ali3shah
جمعه ۲ آذر ۹۷ , ۱۳:۴۲Miuna chan
۴ آذر ۹۷، ۰۶:۳۷زی زی گو لو بلاسم
پنجشنبه ۱ آذر ۹۷ , ۱۶:۲۸Miuna chan
۱ آذر ۹۷، ۲۱:۳۲Mao Chan
چهارشنبه ۳۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۳Miuna chan
۱ آذر ۹۷، ۰۸:۵۴زی زی گو لو بلاسم
چهارشنبه ۳۰ آبان ۹۷ , ۱۱:۱۶Miuna chan
۳۰ آبان ۹۷، ۱۳:۲۳[بنده بشدت سرماییم و در تابستان ها بشدت گرمایی :/]
امیر عباس
چهارشنبه ۳۰ آبان ۹۷ , ۰۰:۲۳خوب بود
Miuna chan
۳۰ آبان ۹۷، ۱۳:۴۶